اش نخورده
خدایا من چکارکردم اخه.
چرا هردفه که باید بگم علط کردم ک ازخونه رفتم بیرون.
سه روزه دارم ب مامانم میگم بیا بریم من خرید دارم.هی میگه باشه و نمیاد.
امروزگفتم من بادوسم میرم.دوباره ثانیه اخر بابا میگه نمیخاد بری.یانرو یا بامامان برو.اخرهم خودش منوگزاشت ایستگاه اتوبوس.
دوساعت بعد زنگ زدم مامان میگم من یکم دیرترمیام هنوز خریددارم.میگه باشه
حالا توراه برگشت زنگ زده دادمیزنه کجایی .
اومدم خونه لباس درنیاورده جفتشون بهم برمیگردن ک چرا دیر کردی.
میگم خو منکه هرچی میگم خودتون بیاین نمیاین حالام ک من رفتم قرمیزنین
میگه توجیح میکنی بگو کجابودی
خوبه خریدامم دستم بود.خوبه پیام مبلع کسر ازبانک براشون میاد
اخه من چه علطی کردم ک خودم خبر ندارم هربارمیرم بیرون باید با لرز بیام خونه.
خدایا کاش میگفتن چیشده .چرااینکاررو میکنن.چرا یهو اینجوری شدن
من چکار کردم اخه. هرکار توخونه هست انجام میدم همش جلو چشاشونم.از تمام رفت و اومدام خبردارن.
اما یهو اینکارومیکنن.
کاش حداقل ی گندی زده بودم و میدونسم برای این دارن بهم گیرمیدن😐