بازگشت
جمعه, ۲۴ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۵۶ ق.ظ
سلام
چندوقت پیش داشتم برای شوهرم ازاینجا میگفتم.
برامپیداش کرد .... انقدر ذوق زده شدم... دلم میخواد بنویسم همه چیزو
..
من الان یه خانوممتاهل با قدمت حدود۴سال زندگی بدون فرزند هستم
باهمون اقای خاستگاری که گیج بودمبرای تصمیم گیری.
الان شوهر بنده هستن ایشون.. آقای ب.م
زندگی متاهلی شیرینه.شرینییی که شاید گیر هرکسی نیاد البته من روخدا دوست داشت که شوهرم به شدت مهربونه و زندگی رو آسون میگیره و به شدت زندگی کردن رو بلده....
و من از شوهرم۲سال بزرگترم اما به شدت کوچیک
بازم مینویسم
خوشحالم از بازگشتم.فعلا
۰۰/۱۰/۲۴