آفتاب گمشده

نق سرا

پایان ادمیزاد بی خداییست.!
!نه ازدست دادن معشوق
نه رفتن یار
نه تنهایی....
هیچکدام پایان ادمی نیست!
تنها بی خدایی
آدم را تمام میکند
._____________
اینجا یه جورایی دفتر خاطرات منه.
اتفاقا و حرفایی ک توی ذهنم هست و جایی جز این دفتر ندارم برای گفتنش.
اینجا
نق سرای منه.😊

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

سیاه 6

دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۵ ق.ظ

خروار خروار خاک...بقیه دونه به دونه خاک میریختن انگار برای سپردنش به خاک عجله داشتنو ما نه

اخرین دسته های خاک اخرین دونه های  خاک

مصادف شد اباامدن دایی دردونه ازمشهد......دیر امد خیلی دیر...بعد 8ماه

زندایی یه گوشه نشست  وبه هیچکس نه سلام و نه تسلیت نگفت...

همه گوش بودنو چشم که ببینن ددرونه مامانجان چیکارمیکنه ....

چیکارمیتونس بکنه/؟؟؟ نبش قبر؟؟؟؟ قبر مادرش؟؟؟ نمیدونم چطور برگشتیم باچی برگشتیم...

خونه رفتیم... ولی مامانجانم نبود...بعدازناهار بازهم همه غیب شدن...چندنفر از نردیکا بودن

امتحانای من وداداشم شروع شده بود....

بابا اجازه نداده بود حذف کنم...وقت و حوصله خوندن هم نداشتم.مهم نبود...

مریض شدم...مامان هم مریض شد...ولی بازم حواس دخترخاله هاش بهش بود..اما اقاجانم ...

هرکی میرفت ومیومد ازکسایی که میشناختنش یاکسایی که لباس سفید تنش کردن

همه و همه فقط  رفتن و امدن خوبیاشو گفتن...مهربونیشو

میدونسم مامانجانم نابه تکه..اما نمیدونسم انقد خاطرخاه داره وهمچین زنیه

تازه بعد از رفتنش خیلیا میومدن و خوبیاشو محبتاشو میگفتن و دلمونو خون میکردن

دخترداییم پیشنهادداده یه کتاب ازش بنویسیم ... امیدوارم و مطمنم همنشین و همراه حضرت فاطمه جدش باشه


۹۴/۰۴/۲۹
گمشده .....

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی